نکات درس هشتم فارسی هفتم
تدریس درس #هشتم 🔽🔽🔽🔽
#فارسی_هفتم
#زندگی_همین_لحظه_هاست
🔻بخش اول : تاریخ ادبیات
نویسنده درس،عباس اقبال آشتیانی نام دارد.وی در سال1275ه.ش در آشتیان به دنیا آمد و از چهارده سالگی تحصیل را آغاز کرد.وی استاد دانشگاه و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود،مجله«یادگار»را منتشر نمود و در سن53سالگی درگذشت.از ایشان حدوداً 60 اثر باقی مانده است که برای نمونه می توان:«تاریخ مغول»و«وُزَرای سَلاجَقِه»را نام بُرد.
🔻بخش دوم : تحلیل ساختاری و محتوایی درس
نثر درس،ساده،روان و دارای انسجام متن است و از ترکیب های متنوع کنایی بهره گرفته است.
مفهوم درس بر استفاده از فرصت ها و به بیهودگی نگذراندن عُمر،تأکید می کند و نویسنده با بیان جمله های گوناگون از افراد مختلف و نقل حکایت،این موضوع را به خوبی شرح داده است.
🔻بخش سوم : معنی واژه ها،نکات دستوری و آرایه ها
زندگی مجموعه ای از روزها و ماه هاست:
اشاره دارد به سخنی از امام حسین علیه السلام که می فرمایند:«ای فرزند آدم(ای انسان)،تو مجموعه ای از روزها هستی.»
روز،ماه،سال:مراعات نظیر
به شتاب:سریع
بدون تردید:بی شک
وقت طلاست:وقت به طلا تشبیه شده
گران بها:باارزش
صرف وقت:از زمان استفاده کردن
هم خانواده صرف:مصرف،مصارف
دقایق:جِ دقیقه
تلف شده:از بین رفته
هم خانواده تلف:اِتلاف،تَلَفات
گویی:اِنگار
قرن:صد سال
قرن های طولانی:صدها سال
هم خانواده قرن:قرون
دل آزُرده:ناراحت
دنیا را زیرورو می کنند:همه جا را می گردند
زیستن:زندگی کردن
عمر حقیقی را،شناسنامه ما تعیین نمی کند:ارزش عمر ما به سنّ شناسنامه ای ما نیست بلکه به اندازه رفتارها و کارهای نیک ماست
اسکندر:فرمانده یونانی که با شکست دادن آخرین پادشاه هخامنشی،ایران را تصرف کرد و سلسله سلوکی را در ایران بنا نهاد.البته در برخی متون،او را چون پیامبران توصیف کرده اند و داستان هایی را به او نسبت داده اند.
اِثنا:میانه ها،جِ ثنی
در اِثنای سفر:در بین سفر،در مسیر
به حیرت فرورفت:شگفت زده شد
هم خانواده حیرت:متحیر،حیران،تحیُّر
حیات:زندگی،عُمر
قبور:قبرها،جِ قبر
هم خانواده قبر:قبور،مقبره
صاحبان قبور:مُردگان
حک شدن:به شیوه کَنده کاری نوشتن
تجاوز نمی کرد:بیشتر نمی شد
پیش خواند:فراخواند
نظر:فکر،عقیده
خُفتن:خوابیدن
قسمت اعظم عمر:بیشترین سال های زندگی
هم خانواده اعظم:معظّم،تعظیم،عِظام
غفلت:بی خبری
هم خانواده غفلت:غافل،تغافُل
سپری می شود:می گذرد
امروز را به فردا افکندن:کارها را برای روز بعد گذاشتن
🔹شعر خیام:
دی:دیروز،گذشته
گذشت:رفت
او:به واژه دی بر می گردد
نامده:آینده
معنی شعر:از گذشته که دیگر رفته و تمام شده،حرفی نزن و از آینده ای هم که هنوز نیامده،نگران نباش و بی تابی نکن.لحظه های زندگیت را با نگرانی از آینده و پشیمانی از گذشته ها صرف نکن.زمان حال را دریاب و عمرت را هدر نده.
این شعر خیام اشاره دارد به سخنی از حضرت علی علیه السلام که فرمودند:«آن چه از دست رفت(زمان گذشته)،گذشته است و زمانی که نیامده(آینده)،کجاست؟برخیز و فرصت میان دو نیستی(گذشته و آینده)را دریاب.»
قول:گفته(به سخن معروف میان مردم،قول گویند)
هم خانواده قول:اَقوال،مَقوله
گره از کار دیگران گشودن:مشکل دیگران را رفع کردن
منها کردن:کم کردن
شادی،غم:مخالف
تقسیم،منها:مراعات نظیر
اضطراب:پریشانی،مضطرب شدن
راحت:آسایش
حرام کردن:از بین بردن
هم خانواده حرام:حریم،تحریم،اِحرام،مُحرِم
ساعات:جِ ساعت
مُصاحبت:هم نشینی
هم خانواده مصاحبت:صحبت
هم خانواده تفریح:فَرَح،مُفرّح
سبزه،گُل،درختان:مراعات نظیر
آسمان،ستاره:مراعات نظیر
اِعجاب:شگفتی
هم خانواده اِعجاب:عَجب،تعجب،عجیب
تأمّل:اندیشه کردن
عبرت:پند گرفتن
فرصت ها مثل گذشتن ابرها می گذرند:فرصت به گذشتن ابر تشبیه شده است.
اشاره به سخن امام علی (ع) :
الفرصتُ تمرُ مرَّ الحساب
- ۹۷/۰۹/۲۴
خوبه