بازنویسی حکایت صفحه 107 مهارت های نوشتاری نهم
معصومه ترکمان | شنبه, ۱۳ آبان ۱۳۹۶، ۰۲:۵۳ ب.ظ
حکایت زیر را بخوانید و به زبان ساده باز نویسی کنید
شخصی به عیادت مریضی رفت . بسیار بنشست و نقل ها گفت و در آخر از مریض پرسید : از چه درد می نالی ؟ بیمار گفت : از زیاد نشستن تو
حکایت شده است که شخصی به عیادت مریضی رفت و مدتی طولانی نزد او نشست و سخن بسیار گفت و از بیماریش پرسید.
مریض بیماری اش را با او گفت و بیماری اش مقداری خطرناک بود.
این عیادت کننده فریادی کشید: آه! فلان دوست من به این بیماری مبتلا بود و از آن درگذشت و فلان دوست برادرم از این بیماری در بستر بود و بود تا این که مرد و فلان همسایه دامادم به این مرض مبتلا بود و فوت کرد و مریض که به او گوش میداد٬ نزدیک بود که منفجر شود. وقتی این شخص از سخنانش فارغ شد و خواست بلند شود٬ رو به بیمار کرد و گفت: هان!
با من کاری نداری؟ بیمار گفت: بله وقتی بیرون رفتی دوباره نزد من نیا
- ۹۶/۰۸/۱۳