معنی اشعار فارسی دوم
شه مردان(ص11)
معنی بیت اوّل: اولین فرد مسلمان و پادشاه آزاد مردان و آزادگی حضرت علی ( ع ) است و سرمایه ی ایمان عشق به علی است یا سرمایهی ایمان عاشقانه حضرت علی است
معنی بیت دوم: زندگی من از محبت و عشق به خاندان و اهل بیت حضرت علی مایه می گیرد و از این جهت است که مانند جواهری ارزشمند درخشان و تابناک شده ام.
معنی بیت سوم: سخنان حضرت علی(ع)، باعث استحکام دین اسلام است و موجودات جهان نظم و قاعده ی خویش را از خاندان آن حضرت پذیرفته اند .معنی بیت چهارم: خاک بی مقداری هستم که از مهر و محبت علی مانند آیینه زلال و شفاف شده ام .این بیت آرایه ی حس آمیزی نیز دارد.
حس آمیزی: خیال انگیز کردن شعر و نوشته های ادبی با آمیختن حواس پنجگانه را حس آمیزی گویند. مثال:
- بوی بهبود در اوضاع جهان می شنوم. - من صدای تپش پنجره را می بینم.
معنی بیت پنجم: کسی که به راز و رمز زندگی آگاهی دارد به اسرار و حکمت اسامی حضرت علی نیز آگاه است.
معنی بیت ششم: حضرت علی دروازهی شهر علم است و تمام دنیا زیر پرچم اطاعت اویند.
بیت هفتم: عشقورزی در لحظات سخت خوش و شیرین است مانند ابراهیمِ خلیلالله باید با عشق از شعلهها گل چید و آتش را به گلستان تبدیل کرد.
معنی بیت هشتم: اگر نمی توان در این دنیا مانند مردان زندگی مردانه داشت ولی می توان مانند مردان شهادت را در آغوش کشید.
روان خوانی: (ص24) شعر یاد حسین(ع)
قالب شعر (قصیده) است.
معنی بیت اوّل: از شدت گرمای دل چنان دهان شاعرتشنه گشت که تمام ردیف شعرش تشنه شد.
معنی بیت دوم: افسوس از آن روز که در کربلا، آن پادشاه بدون لشکر و بدون یار یگر تشنه بود.
معنی بیت سوم: با لبی خشکیده و دلی سوخته و چشمانی تر در آن بیابان در حالی که دچار مصیبت های زیادی شده بود لب تشنه بود.
معنی بیت چهارم: مانند ماهی که از آب بیرون می افتد اهل بیت پیامبر دلشان از شدت تشنگی در سینه می سوخت و می تپید. (دل اهل بیت پیامبر از شدت تشنگی مانند ماهی که از آب بیرون بیفتد در سینه می سوخت و می تپید.)
معنی بیت پنجم: خاندان حضرت محمد(ص) و فرزندان حضرت علی(ع) همگی تشنه لب بودند.
معنی بیت ششم: آن کسی که بر ساحل چشمه کوثر همه ی تشنگان را سیراب می کند به کدامین گناه باید در کنار آب فرات در حالی که تشنه است ،کشته شود؟
معنی بیت هفتم: وقتی که عباس جوان به آب فرات رسید به یاد تشنگی امام حسین (ع)تا قیامت تشنه ماند.
معنی بیت هشتم: ای کاش شاعر(فدایی مازندرانی) در روز عاشورا فدای حسین می شد تا در صف سوزان صحرای قیامت تشنه نمی ماند.
گهر بیهنر زار و خوار است و سست به فرهنگ باشد روان تندرست
گهر: اصل و نژاد/ زار: نحیف، ناتوان، لاغر/هنر: استعداد،شایستگی، فضیلت،لیاقت /سست: ناپایدار
فرهنگ: فرهنگ فارسی معین فرهنگ را مرکب از دو واژه فر و هنگ به معنای ادب ، تربیت ، دانش ، علم ، معرفت و آداب و رسوم تعریف کردهاست.(امروزه کلمه ی فرهنگ ساده به حساب می آید.)
معنی بیت: اصل و نسب خانوادگی بدون داشتن دانش و هنر، بیارزش و ناپایدار است و جان آدمی با علم و فرهنگ سلامت میماند.
درس چهارم(ص27)
بیت اوّل: علم را هر چند که بیشتر بخوانی و بدانی، اگر به آن عمل نکنی، نادان هستی.
بیت دوم: حیوان چهارپایی که بار کتاب میبرد، نه انسان دانشوری است و نه به دنبال دانستن است. تلمیح به آیهی 5 سورهی جمعه
بیت سوم: چهارپای بیمغز(انسان نادان)، از اینکه بارش کتاب(منشأ دانایی) است یا هیزم(منشأ آتشافروزی)؛ کمترین اطّلاعی ندارد..
علم از بهر دین ... : علم برای تقویت دین و ایمان است نه به خاطر تاراج مال دنیا
ملک از خردمندان .... :هر سرزمینی با دانشمندانش زیباتر میشود و هر دینی با پارسایانش تکمیل میشود.
از دانشمندی شنیدم که میگفت: اگر کسی وسط حرف و صحبت کسی، در حالیکه تمام نشده، شروع به صحبت کند؛ به نادانی خودش اعتراف کردهاست.
دریای خرد(ص28)
بیت اوّل: در دنیا هیچ تلاشی ارزندهتر از دانشاندوزی و کسب علم نیست و هیچ کس جز به سبب دانایی بر دیگری برتری ندارد.
بیت دوم: در راهِ آموختن باید پایدار و پر تلاش بود؛ زیرا کار دین و دانش تفریح و بازی نیست(باید آن را جدّی گرفت).
بیت سوم: سخن را باید از افراد اهل علم و تحقیق باور کرد زیرا سخنان انسان نادان باورکردنی نیست .
بیت چهارم: قضاوت خواستن از انسانهای نادان اصلاً شایسته نیست زیرا دانایی شایستهترین مبنا برای قضاوت است.
بیت پنجم: ارزشمندترین مرواریدها را میتوان از دریای عقل آدمی جستوجو کرد؛ زیرا دریایی به این وسعت، وجود ندارد.
بیت ششم: از نادانی و ظلمت خود به خدا که داناست، پناه میبرم؛ زیرا نادانی با بد ذاتی برابر است.
بیت هفتم: ای انسان عاقل! در راه دانشاندوزی هیچ چیز بدتر از تنبلی نیست.
درس ششم(ص41)
بیت اوّل: کتاب، مونس تنهاییهای ماست و نور صبحگاه دانایی را به ما میبخشد.
بیت دوم:کتاب، استادبی مُزد و منّت توست و هر لحظه با دانایی تو را به آرزویی میرساند .
بیت سوم :درون کتاب مانند غنچه پر از ورق است و هر برگ از کتاب به اندازهی یک ظرف پر از مروارید، ارزشمند است.
بیت چهارم:کتاب به بیان نکات باریک و لطایف ظریف می پردازد . هزاران معنی و مفهوم ارزشمند و جواهر مانند را به ما می شناساند
بیت پنجم:گاهی اسرار کتاب آسمانی قرآن را برایت بازگو میکند و زمانی از قول پیامبر(ص)، رازها را به تو آشکار میکند.
بیت ششم:گاهی تاریخ گذشتگان را برایت میخواند و زمانی دیگر اخبار آیندگان را برایت پیش گویی میکند.
بیت هفتم: هر کتابی را که می خوانی و به رهنمود های آن عمل می کنی از ارزش کتاب و کتاب خوانی غافل مباش و قدر آن را بدان / از مقصد اصلی انسانها که رسیدن به خداوند است غافل نباش / مقصد اصلی دارای ایهام : 1- کتاب ، ارزش کتاب 2- خداوند ، رسیدن به مقام قرب الهی
فصل سوم(ص51)
چشم دل باز کن که جان بینی آنچه نادیدنیاست، آن بینی
با تقویت چشم دل و بینش قلبی، میتوان به دیدار جان نائل شد(رسید) و بدینگونه به تماشای رمز و راز هستی، پرداخت
درس هشتم:(ص59) نگارندهی زیبا
بیت اوّل: آیا میبینی که خداوند بلندمرتبه بر صفحهی کتابِ هستی، چه نوشتههای زیبا و دلپسندی را نوشتهاست؟
بیت دوم: مالک و پروردگار دو جهان و فرمانروای آسمانها هیچ نیاز و شریک و همانندی ندارد.
بیت سوم: خدایی که صورتهای گوناگون نقش میزند و خودش از هر نوع شکل و رنگی پاک است و برای هر موجودی زوج و شریکی میآفریند، در حالیکه خودش پاک و تنهاست.
بیت چهارم:هم کارگاه آبادی مانند زمین را برای تلاش و آرامش انسان خلق کردهاست و هم آسمان بلند را مانند خیمهای برافراشته است.
بیت پنجم:: پدیدههای دنیا، از خوب و بد، همه آفریدهی خداوند است. نه، نه(اشتباه گفتم) نقّاشی که خود زیباست، تصویر زشت خلق نمیکند.
صورتگر ماهر(ص60)
بیت اوّل :به راستی هیچ کس نمیداند که در فصل بهار، این همه نقش و نگار زیبا از کجا پیدا میشوند؟
بیت دوم : عقل انسان شگفت زده میماند که چگونه از خاک تیرهی سرد و بیروح این همه گلهای خوب و دلپسند میروید؟
بیت سوم:چرا از خودت نمیپرسی که اینهمه شکل و تصویر از کجا پیدا و پدیدار میشود؟
بیت چهارم :برق آسمان از اشتیاق دیدار چه کسی این گونه قهقهه میزند و ابر از غم دوری چه کسی این گونه زارمیزند؟
بیت پنجم :آن نقّاش ماهری که این همه تصاویر تازه و زیبا را بر صفحهی هستی به کار بسته است، چه کسی است؟
فصل چهارم: شکفتن(ص66)
سر به هم آورده: صمیمی، بسیار نزدیک به هم
گلبرگهای در هم تنیدهی و کنار هم غنچه را دیدم و به یاد جمع صمیمی و یکدل دوستانم افتادم.
درس نهم:(ص67) سرمایهی خوبان
بند اوّل:ای جوان! با ادب باش. زیرا مؤدّب بودن وظیفهی جوانان است / و تفاوت میان انسان و حیوان، همین باادب بودن اوست / ادب باعث آرامش جانِ زنها و زیور و زیبایی مردهاست / همیشه با ادب باش زیرا سرمایهی همهی خوبان، ادب و پیام تمام آیات و سورههای قرآن، مؤدّب بودن است.
بند دوم: با ادب باش تا به همه جا برسی / و در روز قیامت، شرمنده نباشی / و مثل حضرت یوسف از عمق چاه(بدبختی) درآیی و به تخت پادشاهی(خوشبختی و سعادت) برسی. / همیشه با ادب باش زیرا سرمایهی همهی خوبان، ادب و پیام تمام آیات و سورههای قرآن، مؤدّب بودن است.
بند سوم:اگر میخواهی که در هر دو جهان شادمان باشی، / و همهاز کارها و حرفهایت شاد و با نشاط شوند/ و فکر و ذهنت کاملاً از غم و اندوه، آزاد باشد، / همیشه با ادب باش زیرا سرمایهی همهی خوبان، ادب و پیام تمام آیات و سورههای قرآن، مؤدّب بودن است.
بند چهارم: انسان بیادب از لطف و بخشش خداوند محروم میشود/ و خود را با نادانی و بدبختی بینصیب میکند / از مفهوم آیات و روایات چنین برمیآید که ارزش و مقام هر انسانِ سخنوری، ادب است/ و پیام تمام آیات و سورههای قرآن، مؤدّب بودن است.
بند پنجم:دین اسلام به خاطرِ علم و ادب مسلمانان برجسته و آشکار شده ، شرح این موضوع در قالب کلمات نمیگنجد و/ بهتر است که آزمایشی به میان آید(تا ببینیم که ادب، بهترین چیز است)/ وسیلهی سنجش و شناخت مسلمان از نامسلمان، ادبِ اوست./ پیام تمام آیات و سورههای قرآن، مؤدّب بودن است.
بند ششم:انسان باید علم و ادب و معرفت و / روح انسان نیز باید تفریح، شادی و نشاط داشته باشد / اگرچه برای هر کار و هنری باید رنج و سختی کشید / ولی آنچه که هر مشکلی را آسان میسازد، ادب انسان است./ پیام تمام آیات و سورههای قرآن، مؤدّب بودن است.
درس یازدهم پند پدر(ص85)
بیت اوّل :از این سخن خوشبختی تو را میخواهم؛ پس هر چه را که میگویم، یاد بگیر.
بیت دوم:در تمام زندگیات سحر خیز باش و از خوابِ دمِ صبح دوری کن.(تلمیح به: سحر خیز باش تا کامروا شوی).
بیت سوم : با مادرت همیشه مهربان باش و آماده باش تا از جان و دل به او مهربانی کنی.
بیت چهارم: با ادب و فروتنی به پدرت نگاه کن و از سخنان او سرپیچی نکن.
بیت پنجم: اگر این دو(پدر و مادر) از تو راضی و خشنود شوند؛ خداوند نیز از تو راضی میشود.
بیت ششم: اگر مؤدّب و پاکیزه باشی، همگان دوستدارِ تو خواهند شد.
بیت هفتم: تلاش کن تا هر چه را که استادت میگوید، همه را به سرعت یاد بگیری.
بیت هشتم: آگاه باش که جز به راستی سخن نگویی؛ گرچه از این جهت به تو ضرری برسد.
بیت نهم : هر شب که به خواب میروی، در این مورد خوب اندیشه کن که ...
بیت دهم: در آن روز چه چیزی به علم و آگاهی خود اضافه کردی و از فعّالیّتهای خود چه بهرهای بردهای؟
بیت یازدهم:روزی را که در آن کار مفید و مؤثّری انجام ندادهای، از عمر خود به حساب نیاور.
درس سیزدهم(آزادگی)(ص95)
بیت اوّل : مردِ خارکش پیری با لباس زبرِ فرسوده، پشتهی خاری را بر دوش میکشید..
بیت دوم : در حالی که میلنگید، راه میرفت و با هر قدم خدا را سپاس میگفت.
بیت سوم : که ای برپا کنندهی این آسمان بلند و ای کسی که دلهای غمگین و گرفته را نوازش میکنی
بیت چهارم : به سر تا پای خود نگاه می کنم و می بینم که هر مهربانی نیاز بوده در حق من کرده ای.
بیت پنجم: در خوشبختی را به رویم باز کردی و تاجِ مهربانی بر سرم گذاشتی.
بیت ششم: من لیاقت ثنا گفتن تو را ندارم و از عهده ی سپاسگزاری بخشش های تو بر نمی آیم.
بیت هفتم: نوجوانی که مغرورِ جوانی خود بود، از دور اسب کبر و غرور را به سمت پیرمرد تاخت.(پندار جوان مانند رخش تند و سریع به حرکت درآمد.)
بیت هشتم: شکر گزاری پیرمرد به گوشش رسید و گفت: ای پیرمردِ کم عقل! ساکت باش!
بیت نهم: در حالیکه با این وضع و خار بر پشت راه میروی خوشبختی و عزیزیات کدام است؟
بیت دهم: عزّت را از خواری تشخیص نمیدهی و عمر خود را در خارکشی از دست دادهای.
بیت یازدهم : پیرمرد جواب داد که چه عزّتی بالاتر از این است که بر درِ خانهی تو بالش خوابم را نمیگذارم.(که سر بر آستان تو فرود نمی آورم و تسلیم تو نمی شوم.)
بیت دازدهم:که ای فُلانی! به من نانی بده که بخورم و آبی که بیاشامم.
بیت سیزدهم :خدا را سپاس میگویم که باعث ذلّت و خواری من نشد و مرا گرفتار و نیازمند چون تویی نکرد.
بیت چهاردهم: با این همه ضعف و ناتوانیو نداری به من عزّت آزادی و بینیازی را هدیه کرد.
فصل ششم(ص 101)
معنی بیت:اگر خوشنامی از انسان به یادگار بماند، بهتر از آن است که خانههای مجلّل و اشرافی بر جای بماند.
درس شانزدهم (ص 114) معنی دو بیت درس
ای پیامآور صبحگاهی! تو را به سرزمین سبا میفرستم. نگاه کن که تو را به کجا میفرستم؟!
ستم زیادی است که پرندهی بلند پروازی مانند تو در زمین غمآلود گرفتار باشد. از اینجا تو را به آشیانهی مهربانی و محبّت میفرستم.
فصل هفتم(ص123) سرزمین من
آرزو میکنم، اگر ایران نباشد من نیز نباشم و حتّی در این سرزمین یک نفر هم زنده نباشد.
درس هفدهم(ص126)
بیت اوّل: ای وطن تو برای جسم و جان ما پناهگاه امن و آرامی هستی.
بیت دوم:ای وطن تو به منزله نور برای چشمانمان و جان برای تن ما هستی.
بیت سوم:سخنی به تو می گویم که اگر گوش کنی همیشه شاد و سرزنده خواهی ماند.
بیت چهارم و پنجم: انسانی که مهر و علاقه به حیثیت ، زندگی،دین،خانواده،ثروت و سرزمین نداشته باشد اورا پست تر و بی ارزش تر از شیطان به حساب بیاور.
بیت ششم: به اعتقاد من کسی که از صمیم دل وطنش را دوست نداشته باشد بمیرد بهتر است.
درس نوزدهم(ص137)
بیت اوّل: سرزمین ما مانند مادر ماست و ما همانند مادر از وطن نگهبانی میکنیم.
بیت دوم: خدا را سپاسگزار هستیم که از دوران کودکی، درس عشقورزی به کشور را میخوانیم.
بیت سوم: تلمیح به حدیثی از رسول اکرم(ص) که فرمودند: «حبّالوطنِ منَالایمان: وطن دوستی از ایمان است». یقیناَ: حتماً (قید تأکید).
بیت چهارم: اگر دشمنی به میهن ما حمله کند جانمان را بدون هیچ چشم داشتی فدایش می کنیم.
شعر خوانی: (ص140) تو ای ایزدی مرز ایران من
بیت اوّل : خدایا تو را به خورشید جهانتاب و به نورافشانیاش به هنگام ظهر سوگند میدهم.
بیت دوم : سراسرِ جهان را با زبان فارسی نشاط و سرزندگی سخنوری عطا کن.
بیت سوم: خندههای شکرین را در دنیا افزون کن و قند زبان پارسی را رواج و گسترش بده.
بیت چهارم: خدایا به آسمان بلندِ گردنده و به انسانهای آگاه و دردمندت قسم میدهم.
بیت پنجم: ای خداوند بینیاز! مردم به لطف تو گرامی و وارسته و سربلند هستند.
بیت ششم: با جان و دل به دنبال درستکاری و صداقتاند و از ناراستی و کجرویها گریزاناند.
بیت هفتم: مردمی که پیام آور صلح و محبّت و انصاف و عدالتاند و به این گونه دنیا را شاد میخواهند.
بیت هشتم: ای خاکِ پاکِ وطن و ای میهنِ نازنین! چهرهات از نورِ خداوند روشن باد.
بیت نهم: دو دستِ دعا را به آسمان بلند میکنم و با راز و نیاز از خداوند پنین میخواهم.
بیت دهم: سرِ با افتخارش را به خورشید برسان و به دلِ شادش شادی جان را بیفزای.
بیت یازدهم : بعد در حالی که از شیرینی عشق سرخوش و سرمست بودم، به ایران رو میکنم و به این گهوارهی عشق میگویم:
بیت دوازدهم : ای گاهوارهی عزیزانِ من! و ای مرز و بومِ خدایی ا!
بیت سیزدهم : آرزو میکنم تا جهان برقرار است آباد و خرّم و سرزمین مردمان وارسته باشی!
فصل هشتم (142)
ماه روشنی اش را ... : ماه نور و روشنی خویش را به تمام آسمان می بخشد و تاریکی ها و لکه های سیاه را در خودش نگه می دارد . مقصود شاعر این است که مانند ماه باشیم که خوبی و روشنی و نیکی را به دیگران می دهد و در عوض پلیدی ها و زشتی ها را در درون خود نگه می دارد و آشکار نمی سازد .
نیایش(ص157)
بیت اوّل: خدایا! سوی من نگاهی کن و به سوی خود راهی نشانم بده
بیت دوم : به من نگاهی کن تا روی به سوی تو بیاورم و راهی نشانم بده که در کوی تو جای بگیرم
بیت سوم: به ذکر گفتن مرا مشهور کن و لطف بیاندازهات را با من همراه کن.
بیت چهارم: با وضو آبی به صورت من بزن که در سرم خواب بیخبری باقی نماند.
بیت پنجم: با چشم لطف و مهربانی بر من نگاهی کن و حضرت محمّد را شفیع من در روز قیامت قرار بده.
- ۹۶/۰۸/۱۲