حکایت باغبان نیک اندیش فارسی نهم
حکایت
باغبان نیک اندیش
نوع نثر : فنّی و مصنوع
از کتاب : مرزبان نامه، سعدالدّین ورا وینی
* روزی خسرو به تماشای صحرا بیرون رفت. باغبانی را دید، مردی پیر و سالخورده. با این حال، سرگرم کاشتن نهال درخت بود.
معنی :
یک روز پادشاهی برای گردش کردن به دشت و صحرا رفت. باغبان پیر و سال خورده ای را دید که مشغول کاشتن نهال درخت بود.
لغت :
خسروی : پادشاهی / تماشا : گردش کردن به قصد تفریح
نکتهی دستوری :
روزی : اسم نکره (ی : نکره) و ساده است. / بیرون : قید / باغبانی : مشتق و «ی» آن، نکره / مردی پیر و سال خورده : دو ترکیب وصفی (سال خورده : صفت مشتق – مرکّب است) / سرگرم : مرکّب / کاشتن : مشتق
* خسرو گفت : ای پیر، در موسم کهن سالی و فرتوتی، کار ایّام جوانی، پیشه کرده ای.
معنی :
پادشاه گفت : «ای پیرمرد، در زمان پیری و سالخوردگی، کارهای دورهی جوانی را انجام میدهی. »
لغت :
فرتوتی : پیری، سالخوردگی / ایّام : ج یوم : روزها / کار ایّام جوانی : کارهایی که مربوط به دورهی جوانی است.
* وقت آن است که دست از این میل و آرزو برداری و درخت اعمال نیک در بهشت بنشانی.
معنی :
زمان آن رسیده که علاقه و اشتیاق به کارهای مادّی را رها کنی و کارهای خوب و شایسته ای را انجام دهی تا به بهشت بروی.
مفهوم کلّی :
ترک دنیای مادّی و ذخیرهی اعمال معنوی.
لغت :
میل : علاقه / آرزو : خواسته و اشتیاق / اعمال : ج عمل، کارها / بنشانی : بکاری
آرایهها :
درخت بنشانی : مراعات نظیر / درخت اعمال نیک : اضافهی تشبیهی
* چه جای این حرص و هوس باطل است؟ درختی که تو امروز نشانی، میوهی آن کجا توانی خورد؟
معنی :
تو در این سن و سال نباید به فکر طمع و آرزوهای مادّی باشی. تو تا بزرگ شدن درخت و محصول دادن آن، زنده نمیمانی و نمیتوانی از آن بهرهمند شوی.
نکته دستوری :
جمله، پرسشی انکاری (استفهام انکاری) است.
* باغبان پیر و پاک دل گفت : «دیگران نشاندند، ما خوردیم؛ اکنون ما بنشانیم تا دیگران خوردند».
معنی :
باغبان پیر و بی کینه گفت : انسانهای قبل از ما زحمت کشیدند و ما از دست رنج آنها استفاده کردیم، الآن ما میکاریم تا آیندگان از آنها، بهره ببرند.
لغت :
پاک دل : بی کینه / نشاندند : کاشتند
نکتهی دستوری :
باغبان : مشتق / پاک دل : صفت مرکب
تاریخ ادبیات:
مرزبان نامه : کتابی است به شیوهی «کلیله و دمنه» که مرزبان بن رستم شروین پریم، یکی از اسپهبد ان مازندران، آن را به زبان مازندرانی کهن (طبری) نوشته بود و سعدالدّین ورا وینی آن را به پارسی دری برگرداند. این کتاب، مشتمل بر داستانها و تمثیل از زبان حیوانات است.
- ۹۵/۰۸/۳۰