انواع "ی "
معصومه ترکمان | پنجشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۴، ۰۴:۵۱ ب.ظ
1-ی مصدری مانند: خوبی ،بدی
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد
2- «ی» نسبت .مانند: چابهاری ، زابلی و...
گوش بر ناله ی مطرب کن و بلبل بگذار که نگوید سخن از سعدی شیرازی به
3- «ی» نکره .مانند :مردی ،زنی گلی و...
بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت واندران برگ و نوا خوش ناله های زار داشت
4- «ی» ضمیر. مانند: رفتی ،گفتی ، می روی و...
ماری تو که هر که را ببینی بزنی یا بوم که هرکجا نشینی بکنی
5- «ی» تمنّا .مانند:
کاشکی قیمت انفاس بداندی خلق تا دمی چند که مانده است غنیمت شمرند
6- «ی» شرط و جزا .مانند:
درخت اگر متحرّک شدی زجای به جای نه جور ارّه کشیدی و نی جفای تبر
7- «ی» لیاقت. به آخر مصدر اضافه می شود. مانند : خوردنی ،بردنی ، افتادنی
منبع:دستورزبان پنج استاد
- ۹۴/۰۷/۲۳