نکاتی در خصوص درس آدم آهنی و شاپرک
آدم آهنی و شاپرک نوشته ی خانم ویتاتو ژیلینسکای متولد 1933 م است . این داستان از کتاب ملخ شجاعاست که شامل 4 داستان به نام های زیر است : « دانه ی برفی که آب نشد » « ملخ شجاع » « کرم کنجکاو » «آد م آهنی وشاپرک »
کتاب توسط مؤ سسه ی کتاب همراه به چاپ رسیده و خانم ناهید آزاد منش مترجم آن است. مترجم چاپ دیگر کتاب خانم فرشته ساری است وانتشارات سروش آن را منتسر کرده است .
خانم ژیلینسکای در ویلینوس ، پایتخت لیتوانی زند گی کرده است . لیتوانیایی ها مردمی باستانی هستند و آوازها و افسانه هاو قصه های قد یمی بسیار دارند . محققان لیتوانیایی بیش از سیصد هزار ترانه ی بومی سرزمین خود را ثبت کرده اند . امروزه بچه های لیتوانی نه تنها قصه های باستانی ، بلکه قصه هایی را که خانم ژیلینسکای برایشان نوشته است را می خوانند و با پد یده هایی روبرو می شوند که هرگز د ر قصه های قد یمی نیامد ه اند .پدیده هایی مثل تلویزیون و آد م آهنی و شاپرک .
این خانم نویسنده شعر هم سروده است و داستان های فکاهی ، رمان و نمایش نامه هم دارد . وی کتاب های زیادی منتشر کرده که نه تنها در میان مردم لیتوانی بلکه در کشورهای د یگر هم علاقه مندان زیادی دارد .
حشرات کوچک ؛ کرم ها و پروانه ها قهرمانان بسیاری از داستان های وی هستند . اما این قهرمانان در بستر گل های سرخ زندگی نمی کنند و اند وه و مرگ را می شناسند .
خانم ژیلینسکای عقیده دارد که : " پنهان کردن مسائلی مثل غصه و د رد و مرگ از کود کان د رست نیست زیرا کود کان هم باید با جنبه های گوناگون زند گی آشنا شوند . وبه موجودات اطرافشان که حقّ زندگی کردن و شاد بودن دارند ، توجّه کنند."
این داستان متنی است جذّاب و خواندنی و مرتبط با عصر ارتباطات و انفورماتیک و دانش و فناوری روز .
شاید بتوان گفت که آد م آهنی نماد انسانی سنگ د ل و متحجّر است و قالبی بود نش نتیجه ی تقلید کور کورانه و بد ون استدلال و بینش اوست . این نوع تقلید آدمی را هم چون روبوت ، خشک و ناآگاه بار می آورد و او را از خد مت و یاری رسانی به آد میان سزاوار کمک ، حتّی اگر خود ش هم خواهان د وستی و یا ری باشد ، محروم می سازد.
از آن سو شاپرک مظهر و مصداق انسانی پر مهر و محبّت است که قربانی ناآگاهی انسان هایی روبوت صفت می شود . طراحان و مخترعان و برنامه ریزان روبوت نیز سمبل استثمار گران و استعمار گرانی هستند که برای ملت های تحت ستم برنامه می ریزند و آنان را مطیع بی قید و شرط خود می سازند .
ملّت های تحقیر و تحمیر شده ، به سان روبوت های مضحک و بی اختیار ، به اجرای بر نامه های استعمار گران می پردازند .
امروزه بیشتر ملّت ها و حکومت ها با مغز صاحبان قدرت و تکنیک می اند یشند و از خود اند یشه مستقل ندارند . از این رو به جای احیا و خد مت ، به چپاول و خیانت می پردازند .و چنانچه یکی از این مستعمرات قصد داشته باشد که تکانی بخورد و کمکی بکند ، از جانب همان استثمار گران ، انگ جنون و د یوانگی بر پیشانی اش زده می شود.
پس راه نجات عبارت است از : اتّصاف به استدلا ل و منطق و بینش و به تعبیر پیر هرات "دانایی و بینایی " که آن عاملی است تا از راه نیفتیم و این وسیله ای است تا در چاه نیفتیم .
در داستان مورد نظر شخصّیت های اصلی آدم آهنی و شاپرک هستند ، در داستان درمی یابیم که آدم آهنی احساس ندارد تنها همان چیز هایی را می گوید که از قبل برای او برنامه ریزی شده است . مشابه آدم آهنی ، آدم هایی را می شناسیم که احساس ندارند و مثل آدم آهنی رفتار می کنند؛ در همین داستان شاپرک ، مهربان و با عاطفه ، آدم آهنی را تروم عزیز خطاب می کند ، او را دوست دارد و نوازش می کند . مثل شاپرک ، انسان های مهربانی در اطراف ما هستند .
داستان نویسان ، با استفاده از تخّیل و آوردن شخصیّت های غیر انسان ، ذهن ما را وامی دارند تا شبیه آن ها را در جامعه و اطراف خود پیدا کنیم . این گونه داستان ها را « داستان های نمادین یا سمبولیک » می گویند .
آدم آهنی نماد انسان های بی احساس و شاپرک نماد انسان های با عاطفه و مهربان است .منبع :برگرفته از مجلا ت رشد آموزش راهنمایی سال 1382 و اسفند 1384
- ۹۳/۰۸/۱۷